یکی از بزرگترین اهداف آفرینش انسان، تعبد همراه با شناخت معبود است. عرفا همواره برای رسیدن به این مهم انواع روشهای سیر و سلوک را به شاگردان خود آموزش دادهاند. بدیهی است عرفان شیعی به منظور شناخت خدا بایستی برگرفته از روش بندگی ائمه اطهار(ع) باشد که اسوههای حسنه و معلمان هدایت بشریتند و با آموزههای علمی، عملی، عقلی و نقلی راهکار ارائه نمودهاند.
امام سجاد(ع) با توجه به دوران اختناق پس از واقعه کربلا، راهکارهای عرفانی خود را در قالب دعا و زیارت بیان فرموده که یکی از آنها «زیارت امینالله» است.
زیارت امینالله شامل سه بخش زیارت، دعا و مناجات است و روش امام سجاد(ع) در آن سیری است که طی آن زائر با زیارت روشمند و هدفدارِ امام مزور میتواند به مقام مناجات و ملاقات با خدا برسد.
اقسام عرفان
عرفان در اصطلاح، راه روشنی است که طالبان حق برای نیل به مطلوب و شناسایی حق بر میگزینند و دوگونه است 1. عرفان عملی 2. عرفان نظری.
عرفان عملی، یعنی سیر و سلوک و وصول و فناء و روشهای کشف و شهود.[1] سلوک، طی مدارج خاص از سوی سالک راه حق است تا به مقام وصل و فنا برسد و توبه، مجاهده، خلوت، عزلت، ورع، زهد، صمت، خوف و رجاء، حزن، جوع، ترک شهوت، خشوع و تواضع از جمله مدارج آن است.[2] در واقع سالک کسی است که بر مقامات مذکور برحسب حالاتش حرکت میکند نه بر اساس علمش.[3]
در مکتب شیعه، زائری که با شرط شناخت حق امام مزور، گام بر میدارد حالاتی عرفانی کسب میکند که میتوان به نوعی او را سالک مشتاق لقاءالله نامید.
در روایات، زیارت با شرط معرفت حق امام «عارفاً بِحَقِه»، زیارت خداوند محسوب میشود؛ به عنوان نمونه امام صادق(ع) میفرماید: «مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَینِ(ع) عَارِفاً بِحَقِّهِ كَانَ كَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِه»[4]. بنابراین زیارت اولیای الهی در مسیر لقاءالله میباشد که هدف غایی عارف شیعی است.
امام صادق(ع) میفرماید: «مناجات عارفان بر سه اصل دور مىزند: خوف، رجاء و محبت. خوف از فروعات علم، رجاء از فروعات یقین و محبت از فروعات معرفت مىباشد. دلیل خوف آن است كه [انسان از هر چه غیر خداست از جمله گناهان] بگریزد؛ دلیل رجاء، طلب است و دلیل محبت ایثار در محبوب و از غیر او گذشتن مىباشد. هر گاه علم در سینه تحقق پیدا كند ترس و خوف به وجود مىآید و هنگامیکه معرفت در فردى زیاد شود خوف پیدا مىکند و هر گاه خوف پدیدار شد [از غیر] میگریزد و چون گریخت نجات مىیابد. هر گاه نور یقین قلب را روشن نمود فضل را مشاهده میکند و چنانچه از رؤیت فضل، قدرت یافت امیدوار میگردد و اگر شیرینی رجا را دریافت طلب مىکند و هرگاه موافق و همجهت برای این طلب شد مییابد. زمانیکه نور معرفت در فؤاد متجلی گشت، نسیم محبت هیجان پیدا مىکند و هر وقت نسیم محبت هیجان گرفت، در سایه محبوب انس مىگیرد و محبوب را بر غیر او برمیگزیند. در این حال همه اوامر محبوب را انجام مىدهد و از منهیّات او دست بر مىدارد و این دو چیز را بر هر چیز دیگری غیر آن دو (انجام واجبات و ترک مناهی) ترجیح میدهد و هرگاه محکم بر سفره انس با محبوب ایستاد و امر و نهی او را اجرا نمود به روح مناجات و قرب متّصل خواهد شد. در این صورت نجوای عرفانی یک مقام است و بیدلیل و مقدمه به کسی نمیدهند[5]».
در بخش اول و دوم زیارت امینالله ابتدا با معرفی امام راهبر و سپس بیان مراحل عرفان عملی در قالب دعا، مقدمات آمادگی زائرِ عارف، برای نجوای عرفانی فراهم شده است.
جلوههای عرفان در زیارت امین الله
با توجه به اینکه زیارت اولیای الهی در فرهنگ شیعه، عملی ارزشمند در جهت کسب معرفت و رضای الهی است و سلوکی عارفانه محسوب میگردد، در این نوشتار، متن زیارت امینالله از بین متون زیارتی مأثور به عنوان میراثی مکتوب انتخاب شد؛ زیرا حاوی ادعیه و مناجات راهگشا برای عرفان عملی و سلوک زائر از زیارت ولّیخدا به سمت زیارت و ملاقات خداست.
امام سجاد(ع) در زیارت امینالله مهمترین اصل عرفان عملی یعنی همراهی با ولّی خدا و راهبری حجت الهی را با سلام بر امین و امانتدار خدا روی زمین و معرفی مقامات او در اولویت قرار میدهد. سپس با ارائه راهکارهای عملی ویژه جهت مراحل بالای سلوک، به شکل درخواست و نجواهای عارفانه، زائر و سالک کوی یار را در سفر «من الامام الی الله» راهبری میکند و او را بهجایی میرساند که نه خودی ببیند و نه منفعتی و با نفس مطمئن و حالت اشتیاق برای ملاقات خدا با فرح و شادی رضایت بر قضا و صبر بر بلا پیدا نموده و با ذکر، شکر، تقوا و محبّت و سنت اولیای الهی، از دنیا و هرآنچه در آن است فارغ گشته، با حمد و ثنای الهی به مقام فناء فیالله و ملاقات پروردگار نائل گردد.
ابنسینا در مورد حرکت سالک در یکی از مراحل سلوک میگوید: «وقتی اتصال او به عالم قدس افزایش یافت، بدون آنکه بخواهد از هر چیزی به حق منتقل میشود و در عالم باطل جلوه حق را مشاهده میکند. در این حال اتصال به حق دوام مییابد گرچه اطرافیانش از این امر غافلند.»[6]
این آموزهها مربوط به مراتب بالای سیر و سلوک است؛ چرا که با درخواست نفس اطمینان یافته به قدَر آغاز میگردد و تسلیم و رضایت به قضای الهی را که از مراحل بالای عرفان عملی است، طلب مینماید: «اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِی مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ رَاضِیةً بِقَضَائِكَ… »؛ در حالیکه در سایر مکاتب عرفانی، سالک پس از طی آخرین مراحل به درجه تسلیم و رضا میرسد.
خواجه عبدالله انصاری میگوید: پروردگار متعال در آیه: «ارْجِعی إِلى رَبِّكِ راضِیةً مَرْضِیةً»[7] برای کسیکه به مقام رضا نرسیده و از خدا ناراضی است، راهی به سوی خودش قرار نداده است و برای کسیکه قصد رجوع الیالله دارد، ورود در مقام رضا را شرط کرده است؛[8] زیرا فرمود: ای نفس در حال رضا و خشنودی به سوی پروردگار خویش باز گرد.
مراتب رضا و تسلیم
مرتبه بالاى رضا آن است که معرفت توأم با محبت باشد [مطابق با درخواست: در متن زیارت«مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ أَوْلِیائِكَ»]؛ در این صورت رضاى به خواستههاى او كه عالم، قادر، مهربان و محبوب است با اخلاص كامل به همراه علاقه و صمیمیت و بهصورت خودکار صورت خواهد گرفت.
تسلیم بالاتر از مرتبه رضا است. سالک در این مرحله حتى توجه به خود و رضا و خوشنودى خود ندارد و به كلى از خود و خواسته خود فانى شده است؛
بگذاشتهام مصلحت خویش بدو
گر زنده كند ور بكشد او داند[9]
از اینروست که بر عارف هنگام مشاهده منکر و امور ناخوشایند، خشم چیره نمیگردد؛ زیرا او به سرّ خدا در قدَر، بصیرت دارد.[10]
مطابق با فراز «صَابِرَةً عَلَى نُزُولِ بَلَائِك»، در نهایت، مراتب اطمینان نفس برحسب مراتب حضور زائر و درجه تقوای سالک شکل میگیرد و با آموزههای امام در زیارت، رشد یافته و تکمیل میگردد، تا جاییکه استعداد زائر که در واقع سالک الیالله است، برای زیارت مقام احد، شکوفا گردد.
مناجات عارفانه امام سجاد(ع)
امام سجاد(ع) در این زیازت، پس از سیزده دعای خاص در جهت سیر به سوی ملاقات خدا با چشمانی اشکبار، صورت خود را بر قبر مطهر امیرالمؤمنین(ع) میگذارد و با دلی محزون از فراق مولا آموزههای لازم برای زائر را بهصورت 21 جمله مناجات، بیان میدارد.
امام سجاد(ع) در این مناجات، عنایات حقتعالی و جذبههای[11] الهی برای قرب الیالله را آشکار میسازد و بهاین ترتیب برای زائر که بناست برای ملاقات با خدا آماده شود، به معرفی خداوند میپردازد؛ زیرا دیدار خداوند با چشم ظاهر نیست، از اینرو باید دل، آماده رؤیت و زیارت گردد و برای این کار شناخت و معرفت لازم است.
به این جهت مواردی که امام(ع) در توصیف حقتعالی فرموده است، بیان میگردد (خطابِ جملات به خدایی است که ویژگیهای زیر دارد):
1.دلهای فروتنان را شیفته و سرگردان نمودهای. اشاره به جمله: «اللَّهُمَّ إِنَ قُلُوبَ الْمُخْبِتِینَ إِلَیكَ وَالِهَةٌ». مخبتین طبق آیات قرآن عبارتند از: خاشعانِ صبور که نماز بهپا میدارند، انفاق میکنند، تسلیم محض خداوند هستند و برای آنان بشارت الهی است.
تسلیم سه قسم است: 1. بدنی 2. نفسی 3. قلبی. از میان ویژگیهای مخبتین در آیات قرآن، دو موردِ خشیت و صبر، قلبی و نمازگزاردن و انفاق، بدنی است؛ اما قلب فرمانروای بدن میباشد، اگر قلب تسلیم شد سایر اعضا هم تسلیم میشوند. پس در اخبات، قلب تسلیم حق میگردد در نتیجه صفت بارز مخبتین حالت تسلیم و رضای کامل در برابر اوامر و قضا و قدر الهی، همچنین خضوع قلبی و فروتنی در مقابل پروردگار و اوامرش و اطمینان قلبی نسبت به آیات و افعال خداست.
بخشی از اینها مواردی است که در زیارت امینالله از خداوند درخواست شد (ازجمله اطمینان بر قضا و قدر، صبر بر بلا، توشهبردار تقوا) و همه اینها برای عبد شدن انسان است.
تمام انبیاء برای دعوت به بندگی آمدند. هدف خداوند از آفرینش انسان هم عبدِ محض شدن اوست: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیعْبُدُونِ»[12]؛ پس به طور خلاصه میتوان گفت: 1. خداوند همه جهان را برای عبادت آفرید؛ 2. اصل عبادت تسلیم شدن است؛ 3. دین همه انبیاء، اسلام حقیقی (نه اصطلاحی) به معنای تسلیم است؛ 4. پس مخبتین با حالت تسلیم قلب و عبودیتی که دارند مراتب سلوک الیالله را طی نموده و به هدف آفرینش رسیدهاند؛ از اینرو خداوند به آنان بشارت میدهد.
مقام تسلیم، آخرین مرحله سیر و سلوک است و به عبارتی بندگی، در تسلیم خلاصه میشود.
در این قسمت از زیارت سیاق عبارات تغییر کرد و دعا به مناجات تبدیل شد. گویا امام(ع) میخواهد بگوید کسانیکه صراط را طی کردند و با رعایت تقوا و اطمینان نفس و صبر و شکر به دنبال لقاءالله بودند و ذکر و ثنای الهیِ دائم داشتند، مقام تسلیم را کسب نمودند.
وقتی قلب مراتب بندگی را طی کرد و تسلیم شد، وارد وادی حیرت میگردد؛ در اینحال، شیفته و حیران حضرت حق میشود، به صورتی که در او هیچ چیز به جز حقتعالی نیست و این یعنی قلب سلیم، همان تنها چیزی که در قیامت به کار میآید: «یوْمَ لَا ینفَعُ مَالٌ وَ لَا بَنُونَ. إِلَّا مَنْ أَتىَ اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ»[13] امام صادق(ع) در تفسیر این آیه فرمود: «السَّلِیمُ الَّذِی یلْقَى رَبَّهُ وَ لَیسَ فِیهِ أَحَدٌ سِوَاهُ[14] » قلب سلیم دلى است كه در آن جز خدا نباشد.
2. راههای کسانی که راغب و مشتاق تو هستند را به سوی خودت باز گذاشتی: «سُبُلَ الرَّاغِبِینَ إِلَیكَ شَارِعَةٌ»
3. برای افرادیکه قصد تو نمودند آیات و نشانههای واضح و آشکار قرار دادی: «أَعْلَامَ الْقَاصِدِینَ إِلَیكَ وَاضِحَةٌ» امام معصوم(ع) به عنوان امین و امانتدار الهی، بزرگترین آیه خدانما و آشکارترین عَلَم الهی برای قاصدان کوی ربّانی است.
4. عارفان بهتو که مراتب معرفتت را کسب نمودند، با مشاهده جلوه جلالت دچار هراس میگردند: «أَفْئِدَةَ الْعَارِفِینَ مِنْكَ فَازِعَةٌ».
5. صدای دعا کنندگان بهسوی تو بلند است، در حالیکه درهای اجابت را برایشان گشودهای و به درخواست مناجاتکنندگان پاسخ مثبت میدهی و دعای آنان را به استجابت میرسانی: «أَصْوَاتَ الدَّاعِینَ إِلَیكَ صَاعِدَةٌ وَ أَبْوَابَ الْإِجَابَةِ لَهُمْ مُفَتَّحَةٌ وَ دَعْوَةَ مَنْ نَاجَاكَ مُسْتَجَابَةٌ».
6. توبه تائب را میپذیری و بر اشک کسیکه از خوف تو بگرید رحم و مرحمت مینمایی: «تَوْبَةَ مَنْ أَنَابَ إِلَیكَ مَقْبُولَةٌ و عَبْرَةَ مَنْ بَكَى مِنْ خَوْفِكَ مَرْحُومَةٌ».
7. برای کسیکه از تو یاری بخواهد فریادرسی تو آماده و در دسترس است: «الْإِعَانَةَ لِمَنِ اسْتَعَانَ بِكَ مَوْجُودَةٌ وَ الْإِغَاثَةَ لِمَنِ اسْتَغَاثَ بِكَ مَبْذُولَةٌ».
8. وعدههای تو به بندگانت حتمی است: «عِدَاتِكَ لِعِبَادِكَ مُنْجَزَةٌ». «عدات»، جمع عِدة از مصدر وعد است.[15]
آنچه از آیات قرآن در این مورد بهدست آمد این است که تمام وعدههای خداوند به گذشتگان، تحقق یافته، پس باید با اطمینان، منتظر وعدهای او در آینده دنیا و آخرت بود؛ همانگونه که بیشتر وعدههای پروردگار مربوط به مبعوث شدن در سرای دگر، وقوع قیامت و اقامت دائمی در بهشت جاودان است.
9. لغزش آنان که طلب بخشایش کردند را بخشیدی: «زَلَلَ مَنِ اسْتَقَالَكَ مُقَالَةٌ».
10. اَعمال عملکنندگان را با قرار دادن انواع شهود از جمله خودت و پیامبر، ائمه(ع)، فرشتگان، زمین، زمان و اعضا و جوارح آدمی، نزد خود حفظ نمودی: «أَعْمَالَ الْعَامِلِینَ لَدَیكَ مَحْفُوظَةٌ».
11. انواع رزق و روزیهای مادی و معنوی، رزق حسن و رزق کریم از زمین و آسمان برای آفریدههایت نازل کردی؛ علاوه بر آن بهرههای اضافهتر هم رساندی: «أَرْزَاقَكَ إِلَى الْخَلَائِقِ مِنْ لَدُنْكَ نَازِلَةٌ وَ عَوَائِدَ الْمَزِیدِ لَهُمْ مُتَوَاتِرَةٌ».
12. گناهان استغفار کنندگان را مورد مغفرت و آمرزش قرار دادی (محو نمودی و بخشیدی): «ذُنُوبَ الْمُسْتَغْفِرِینَ مَغْفُورَةٌ».
در آیات قرآن همواره واژه «ذنب» با کلمه «غفران» بهکار رفته است.
13. حوائج و خواستههای بندگانت را برآورده نمودی. تو آن خدای علیمِ قادر و جوادی که پاداشهای درخواستکنندگان نزد تو فراوان است و بهرههای اضافهتر را پیدرپی به آنان میرسانی: «حَوَائِجَ خَلْقِكَ عِنْدَكَ مَقْضِیةٌ وَ جَوَائِزَ السَّائِلِینَ عِنْدَكَ مَوْفُورَةٌ وَ عَوَائِدَ الْمَزِیدِ إِلَیهِمْ وَاصِلَةٌ».
14. مائدههای طعامهای مادی و معنوی تو برای گرسنگان و طالبان، گسترده و آماده است و سرچشمههای آب (که مایه حیات و طهارت است) برای تشنگان، نزد تو لبریز و مملوّ است: «مَوَائِدَ الْمُسْتَطْعِمِینَ مُعَدَّةٌ وَ مَنَاهِلَ الظِّمَاءِ لَدَیكَ مُتْرَعَةٌ». نهرها و نوشیدنیهای بهشتی عمدتاً آب است، اما شکلهای گوناگون و توصیفات مختلفی دارد.

امام سجاد(ع) پس از مناجات با چنین معبودی، درخواست اجابت دعاهای طول زیارت و قبول شدن مناجاتها را مینماید: «اللَّهُمَّ فَاسْتَجِبْ دُعَائِی وَ اقْبَلْ ثَنَائِی وَ أَعْطِنِی رَجَائِی [جَزَائِی] وَ اجْمَعْ بَینِی وَ بَینَ أَوْلِیائِی بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِی وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ(ع) إِنَّكَ وَلِی نَعْمَائِی وَ مُنْتَهَى رَجَائِی وَ غَایةُ مُنَای فی مُنقَلَبی وَ مَثوای». و در این زمان که روح زائر وسعت یافته، بالاترین خواسته که همنشینی و جمع شدن با اولیاء و سرپرستان است را مطرح مینماید. امام(ع) در این قسمت خمسه طیبه را شفیع درگاه الهی قرار میدهد، سپس بلافاصله تأکید مینماید که خدایا (گرچه زائر کوی امین و امانتدار تو بودم و همراهی با او را خواستم اما) ولی نعمت و نهایت امید و آرزوی من تو هستی. (گویا همه اینها به این هدف بود که زائر درگاه تو باشم و به دیدار تو نائل گردم).

پینوشتها:
[1] . سجادی، جعفر، فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ص 577.
[3] . ابنالعربی، محمدبن علی، رسائل ابن العربی، کتاب اصطلاحالصوفیه، ص 2.
[4] . ابنقولویه، جعفر بن محمد، كاملالزیارات، تصحیح عبدالحسین امینى، ص 149.
[5] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار،ج 67، ص 22، ح22.
[6] . ملکشاهی، حسن، ترجمه و شرح اشارات و تنبیهات ابنسینا، ج1، ص 451.
[7] . فجر: 28.
[8] . شیروانی، علی، شرح منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری، ص 113.
[9] . منسوب به امام جعفر صادق(ع)، مصباحالشریعه، ص 408.
[10] . ابنسینا، ابوعلی، الاشارات و التنبیهات، تحقیق سلیمان دنیا،ج 4،ص104.
[11]. طبق تعريف «جذبه تقرب بنده بيرنج و سعي در طي منازل به سوي حق به مقتضاي عنايت خداوند است». سجادي، جعفر، فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ص 285.
[12] . ذاریات: 56.
[13] . شعراء: 88 و 89.
[14] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج67، ص 54، ح 89.
[15] . راغب اصفهاني، حسین، المفردات لالفاظ القرآنالکریم، ماده وعد.